تو این روزگار حال خوب مثل یک بادکنک است که خودت بادش می کنی و هر چی بزرگ تر و بزرگ تر می شود دشمناش هم بیشتر می شود 

اما این بادکنک یک تفاوت با بادکنک های معمولی دارد و آن این است  که به خودی خود هیچ وقت نمی ترکد

اما همین که بزرگ شد وزش باد روزگار می شود دشمنت که آن را از تو بدزدد

بچه های شرور می شوند دشمنت که با سوزن کینه و شرارت و شیطنت منفجرش کنند

شاخه های درخت و خار ها و تیغ گل ها می شوند دشمنت تا زخمی اش کنند 

دزد های احساس سر گردنه می شوند دشمنت تا حالت را از آن خودشان کنند 

آتش قلب های کینه توز و حسود می شود دشمنت تا بسوزانندش

اما تنها دستان مهربانی که بادکنک تو را حفظ می کنند اول خداست و بعد خانواده

خانواده ای که هر کدام در شرایط مختلف بادکنک احساس و حال خوب خود را رها می کنند تا تو بادکنکت را حفظ کنی و بیشتر و بیشتر بادش کنی تا آسمان را از آن خود کنی

 و خدایی که همیشه هست و بادکنکت را با دست های محبت و کرمش دوباره نو می کند و اجازه ی هیچ آسیبی را نمی دهد 

خدا دوستت دارم


#فاطمه_سلیمی

#آوا