اگر از تنهایی می نویسم ، اگر از دلتنگی می گویم این بدان معنا نیست که محتاج حضور کسی هستم... .

من محتاج حضور بیشتر کسی هستم که تمام هستی بسته به اوست

اگر از دلتنگی می گویم برای آن است که در انبوه روزمرگی ها دلتنگ خدایی می شوم که هست از همه چیز بیشتر و در لابه لای این همه دل مشغولی کمتر می یابمش

اگر از تنهایی می نویسم برای آن است که او بیشتر مرا دریابد و در خیل گرفتاری های خودساخته رهایم نکند هر چند می دانم که رها نخواهم شد

برایش می نویسم گرچه می دانم از رگ گردن به من نزدیک تر است...

.

.

این روز ها همه کمی تنها تر شده ایم و در میان این تکنولوژی گم شده ایم 

تنهاییمان هزاران علت دارد اما خواهر من ،  برادر من ،تنهاییت را با کسی در پشت این همه دیوار و فاصله قسمت نکن. 

جار بزن تنهاییت را اما با کسی که نمی دانی لیاقتش را دارد یا نه شریک نشو. 

جار بزن و از آن برای خدا بگو خدا خودش آن را به بهترین شکل پرمی کند. 

اصلا به جای تمام لحظه های تنهایی خدا را در پازل هایت قرار بده 

خدا در همه جا و همه زمانی جا می شود و آنقدر تو را زیبا پر می کند از خودش ، که هیچ شریک و راز داری نمی تواند هیچ مونس و غمخواری نمی تواند

خدا تو را به خودش و خودت باز می گرداند.


خدایا دستم را بگیر که تنها تنهای وجود تو و دلتنگ نگاه های مهربانانه ی تو ام


#فاطمه_سلیمی 

#آوا