🌹

هو الحی

.

#قسمت_اخر

#قسمت_سی_و_پنجم

.

این که اینجاست الان رفیق شهیدمه 

محمد حسین

اسمم واسه اون شد محمد حسین

 

حرفاش که تموم شد صورتش پر اشک بود

چقدر خدایی شده بود

چقدر بزرگ شده بود

چقدر نورانی شده بود

 

گونه اش رو بوسیدم لبخند نشست رو لبش

سرم رو گذاشتم روی سینه اش 

با دو دست من رو تو آغوش کشید و سرم رو بوسید

- خانومم هیچ وقت رهام نکن بدون تو من می میرم

 

این جمله اش شیرین ترین جمله ی زندگیم بود

 

#راحیل

#رنگ_های_آسمان

#رمان #دانشجویی #ایرانی