قلم سرا

خط خطی های راحیل بانو

۸۲ مطلب با موضوع «خط خطی های راحیل :: نوشته های دل من :: شعر» ثبت شده است

مادر

مادر

قطره اشکی افتاد

شاپرک رقصان گفت

دل لرزان زمان است که میریزد چند

گفتمش دل لرزان زمان؟

شاپرک گفت که این اشک ز رخ روح جهان است عزیز

گفتمش روح جهان کیست

 بگو زود به من

گفت آن است که شب تا به سحر بیدار است

که مبادا نکند پاره کسی خوابت را

و ز دوری رخت الان هم

غرق در اشک و غم است عالم را

برو و روی بنه بر دستش 

و ببوسش یک چند

بنشان یک شکر خنده به رویش اینک

که جهان فرش قدم های همان مادر توست


نویسنده : فاطمه سلیمی    متخلص به آوا 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️
قلم

قلم

قلم چرخید وچرخید ، هر رهی رفت

مرا بازی بداد و هرکجا رفت

قلم با شور صاحب جان بگیر

و عقل از نور ایمان ،نور گیرد

مرا افسون این دوران نباشد

مرا دردی است باجانان خدایم

ز روز اول گیتی جدا شد

نیم زان بستان و نیزار و فضایت

ولی هاشا که دل در گیر او نیست

دلم در گیر و دارست فریاد رس نیست

خدایا فریاد رس باش ما را

که این گیتی به جز بازی نباشد

به جز زاری نباشد

خدایم فریاد رس باش 

که در راه تو باشم

قلم از عمق جان اید ولی باز

خدایا جز برای تو نباشد


نویسنده: فاطمه سلیمی  متخلص به آوا 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️