گاهی آدما انگار زندگی را اشتباه گرفته اند
شاید فقط زنده اند
زندگی خیلی فراتر از چیزیه که ما فکر می کنیم
نمی دونم چرا بعضی فکر می کنند تمام زندگی کاره نه کار برای زندگی
انگار زنده اند که کار کنند کار نمی کنند که بهتر و شادتر زندگی کنند
چند سال طول کشید که بفهمم
چند سال طول کشید بفهمم هدفی که دارم برای زندگیمه نه زندگیم برای هدفم
اگه برای رسیدن به هدف از تمام کار هایی که دوست داریم صرف نظر کنیم و زندگی را برای هدف تعطیل کنی یه زمانی رسیدی به پله ی آخر اهدافت و میبینی از زندگیت هیچی نفهمیدی و شادترین روز های زندگیت در خستگی و گوشه گیری گذشته و حالا تنها از زندگی هدفت را داری و تموم
اونقدر در کار غرق شده ایم زندگی روز را در کاریم و شب هارا در خستگی
دنیای ما چقدر خلاصه شده
از چی فرار می کنیم و به چی پناه می بریم
درآغوش چی خودمون را گم می کنیم
شادیمون، نشاطمون،جوانی و زیبایی روز ها را با چی معامله می کنیم
می دویم تا به کدوم نقطه برسیم ؟؟؟
پول بیشتر ؟؟
رفاه بیشتر؟؟؟
خونه ی بهتر؟؟؟
ماشین گرون تر؟؟؟
چی ارزش این روزها را می تونه داشته باشه؟؟
می دویم و می دویم به هدفمون که رسیدیم به انتهای خط کار که رسیدیم وقتی می نشینیم تا عزیزانمون را دور خودمون ببینیم فقط تنهایی نصیبمون میشه ... مگه تا کی خونواده ی آدم کنارش هست؟؟؟
وقتی خواستیم بلند بشیم تا یه چایی برای تنهایی خودمون بریزیم نمی تونیم چون دیگه سلامتیمون هم از دست رفته
وقتی می ریم جلوی آینه تا یه کم به خودمون برسیم می بینیم دیگه فایده نداره چون زیباییمون هم از دست رفته
خودمون را دعوت می کنیم به رستوران خوب تا پول هایی که جمع کردیم را کمی خرج کنیم اما جز سوپ چیزی نمی تونیم بخوریم
اونقدر به خودمون بی تفاوت بوده ایم که الان هر چیز خوبی که دوست داشتیم برامون عقده ای می شه که هرگز نمی تونیم دیگه به دستشون بیاریم
زندگیمون را با چیزی عوض نکنیم
اون را صرف چیزی نکنیم همه چیز را باید صرف بهتر زیستن بکنیم
فقط زنده نباشیم و نفس نکشیم ... زندگی کنیم در اوج سعادت و خوشبختی و آرامش و شادی
همه چیز را خودمون می تونیم بسازیم حتی خوشبختی را تو بدترین شرایط فقط کافیه بفهمیم چرا زنده ایم و چرا نفس می کشیم
فاطمه سلیمی
آوا
زندگی زیباست