دارم غرق می شم
لحظه لحظه زیر پام خالی تر می شه
لحظه لحظه اب بالاتر میاد
این جا که برسی می فهمی چه یک وجب چه صد وجب بی معنا است
این جا که برسی می فهمی سعی کردن برای بالاموندن و غرق نشدن چقدر سخته
می فهمی وقتی پات از پایین به لجن های کف آب گیر کرده یعنی داری خفه می شی یعنی دست و پازدن بیهوده است
به این جا که برسی می فهمی انتظار یعنی چی
می فهمی یه دست بی طمع یعنی چی
می فهمی یعنی چی التماس کردن و گیر کردن و نا امید شدن از امه جا
تاکی می خواهیم نفهمیم داریم غرق می شیم
تا کی می خواهیم تو خواب غفلت خودمون بمونیم
تا کی مثل کبک سرمون را زیر برف بکنیم
پس کی می خواهیم دست از تمام دنیا بکشیم و تموم بند هارا پاره کنیم
پس کی می خواهیم خودمون را از دست خودمون نجات بدهیم و از حصار نفس رها کنیم
پس کی می خواهیم بفهمیم تنها دست نجات بخشی که می تونه از باتلاق گناهان و مادیات نجاتمون بده دست بدون چشم داشت امام زمانمونه
تا کی می خواهیم غرق بشیم
یه وجب با صد وجب فرق داره
صد وجب دور شی دیگه شاید برگشتی نباشه
حواسمون هست داریم چه بلایی سر خودمون و امام زمانمون میاریم
حواسمون هست اگه پامون نلغزید و دلمون نلرزید به خاطر دستای مهربون اون بوده وگرنه ما این قدرا خوب نیستیم که مقاومت کنیم .
حواسمون هست به خودمون و کارهامون و دلامون که کجا می ره و چی کار می کنه و قلبمون را مامن چه احساساتی می کنیم
به خودمون بیاییم
دست امام زمانمون برای نجات ما دراز شده
سر ما چی اومده که نه می بینیم نه می شنیم و نه دست مون را به دست آقا می دهیم
داریم با دل خودمون و آقامون چه می کنیم
#فاطمه_سلیمی
#آوا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج