امروز می خواهم کمی متفاوت بنویسم
کمی متفاوت تر از همیشه
شاید امروز تولد کسی باشد
شاید امروز تولد شهیدی باشد ، هر چند گمنام در گوش جهانیان و یا مفقود
نمی دانم ولی شاید تولدش امروز باشد
ای شهیدی که نمی شناسمت ندیده امت و شاید هرگز نشناسمت چه شخصیتت را چه بزرگی روحت را چه هدفت را ... تولدت مبارک
می دانی در این سرزمین آشنای نا آشنا در این دنیای بی فرجام انسان ها ، در تولد افراد زندگی آرزو می کنیم سلامتی و شادی را
اما برای تو چه آرزو کنم که زندگی ات را سلامتی ات را و شادی ات را برای برآورده شدن آرزوهای ما برای دوستانمان فدا کردی
برای تو چه آرزو کنم؟
برای اموات محشور شدن با ائمه و قرین رحمت خدا شدن را آرزو می کنیم اما تو در همان اول به آغوش خدا شتافتی
پس برای تو چه آرزو کنم
نه... هر چه فکر می کنم نمی شود
بگذار جور دیگه ای آرزو کنم...
بیا به عنوان هدیه ی تولدت آرزویی بکنم که خودت باید واسطه اش باشی
آرزو می کنم که روزی انسانیت را به معنای واقعی درک کنم ، اسلام را هم چون تو بشناسم ، خدا را چون تو از رگ گردن نزدیک تر ببینم
در صحنه ی سختی ها هم چون تو در صحنه ی جنگ خدا را یابم و زیبایی اش را
کاش مرگ را چون تو به سخره گیرم
کاش لبخند خدا را به دنیا ارج نهم
اصلا کاش ذره ای از معرفت تو را دریابم
نمی دانم..
تولد تو است اما من چیزی برای هدیه کردن ندارم... ولی تو چرا
بیا و از بهترین ها هدیه ام کن
می گویند رفیق شهید داشته باش تا شفاعت کند نامه ی شهادتت را و آدمت کند
در این روز هایی که همه یک به یک چه خط شکن و چه ستون پنجم و چه مدعیان در سیاهی قدرت و ثروت و مقام رنگ می بازند و غرق می شوند و دنیا را به دوش می کشند ، دستم را بگیر تا دست تو باشد که دستانم را لمس می کند و اجازه ندهد دستان دشمن را بگیرم و خود را در پس ترس ها مخفی کنم
ای شهید بیا و دوست شهید من باش و نامه ی شهادت من را شقاعت کن و امضای سرور شهیدان را برایم بگیر
#التماس_شهادت
#شهید_نشی_می_میری
#فاطمه_سلیمی
#آوا