آغاز همه ی آغاز ها اوست و پایان همه ی پایان ها او
بر این گنبد کبود تنها شاید ما چون نقطه ای بدرخشیم و خاموش شویم که آن درخشش هم به اراده ی اوست
چه بسیار انسان هایی که در تاریکی آمدند و در تاریکی رفتند
و چه بسیار کسانی که آمدنشان انفجار نور بود و بعد سال ها رفتن هنوز جایشان نورانی است
حسرت زمانی است که نه آمدنمان نور داشته باشد نه بودنمان و نه رفتنمان
گویی که هرگز نبوده ایم
زمانی اینگونه می شود که تنها به زندگی حیوانی بسنده کنیم و نه بندگی بدانیم و خدمت و نه عشق بازی با خالق و نه هیچ چیز و هیچ
اینگونه است که باید حال که آمدیم بدون نور ، زندگی را به گونه ای زندگی کنیم که خلقی از زیستنمان خوش حال باشند و در آسایش از بودنمان و به رفتنمان چونان برویم که شتابان به سوی معشوق می دوند و کاش چنان زندگی کنیم که گل چین شویم برای گلستان معشوق
اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیل
مرا فقط به قصد شهادت دعا کنید
وقتی واسه شهادت دعا می کنیم این نیست که می خواهیم بمیریم یا چیز دیگه
شهادت رو به کسی می دهند که خوشگل زندگی کرده باشه و تو زندگی خلق خدا که هیچ دل خدا رو هم برده باشه
شهادت مقصد نیست
مقصد هر کدوم از ما با یکی دیگه متفاوته چون آفرینشمون کمی متفاوته
اما شهادت جایزه است
جایزه ی خدا واسه اونایی که عاشقشون می شه
در واقع خدا می گه عاشقتم بنده ی من دیگه انتظار دوریت رو از خودم نمی تونم بکشم
و این جوری شهید گلچین میشه واسه گلستان خدا
خدایا به گونه ای در مسیر خودت مارا پیش ببر که آن باشیم که تو می خواهی و می دانی
راضیهً مرضیه باشیم نه ظلمتُ نفسی
مخلَض و مخلِص باشیم نه گمشده در زندگی حیوانی
یا علی مدد