🌹

هو الحی

.

#قسمت_دهم

.

کارن چند قدم عقب عقب رفت و بعد رفت

- دنی: زینب من عذر می خوام

نمی دونستم اون چی تو فکرشه فکر می کردم.. .

- دنی لازم نیست ..مهم نیست اصلا

 

سکوت شد

تو سکوت اشک من در اومد 

از کنار بچه ها بلند شدم

- سارا: کجا می ری

- خونه ببخشید نمی تونم بمونم

هر روز بیشتر ساکت می شدم

اون شرط بندی کار خودش رو کرده بود و من از فعالیت های دانشگاه کشیدم بیرون

چند هفته ای گذشت اوضاعم بهتر شده بود

دور همی هامون کم شده بود اما هم چنان بود

تولد اشلی بود مهمونی مفصل ۷ نفره ای گرفتیم تا شب طول کشید

وسایلم رو برداشته بودم که دو روزی مهمون خوابگاهشون بشم

شب با دخترا شلوغ بازی و جنگ شادی داشتیم

 

کلاس هایی که مشترک داشتیم رو چند جلسه ای بود که کارن نمی اومد

یعد سه جلسه که می شد بعد سه هفته بالاخره اومد سر کلاس

اون جلسه زمان امتحان میان ترم مشخص شد

اخر کلاس داشتم جزوه هایی که نوشته بودم رو مرتب می کردم و چیزهایی که جا افتاده بودم رو می نوشتم که دیدم یه نفر جلوم ایستاد

سرم رو بالا کردم کارن بود

- سلام زینب

جوابی ندادم و به کارم ادامه دادم

- تو دین شما جواب سلام واجبه

- سلام خب که چی؟

- برای امتحان میانترم!

- خب

- جزوه می خوام

وسایلم رو جمع کردم و بلند شدم

- چی شده به همه جزوه می دی من چه فرقی دارم چون خارجی ام

 

برگشتم سمتش و چند قدم بهش نزدیک شدم

- نگفتم جزوه نمی دم

اما واقعا جزوه هم بهت نمی دم واست می فرستم تلگرام

- یعنی از بلاک درم میاری

پوزخندی زدم

- نخیر تو کانال جزوه عضوت می کنم هرچی خواستی ازشون استفاده کن

- کانال جزوه؟

- اره بچه هایی که خوب می نویسن و مایل اند،از جزوه هاشون فایل پی دی اف برای استفاده ی عمومی می گذارند

- منم می خوام تو جزوه نویسی شرکت کنم

- تو اول یادبگیر سر کلاس واسه خودت جزوه بنویسی بعد

 

از کلاس زدم بیرون

دنبالم اومد

- من اینکار رو می کنم حالا می بینی

 

روز های بعد از اول هر کلاسی کامل اون جلو نشسته بود با چند تا فاصله از صندلی من می نشست

هر چی می گفتند می نوشت اما فارسی نمی تونست خیلی خوب بنویسه کل جزوه هاش انگلیسی بود در واقع فارسی گوش می داد اما انگلیسی ترجمه شده می نوشت

چون اینکار طول می کشید اولا زیاد عقب می افتاد

یکی دوجلسه گذشت سر کلاس صدا رو ضبط می کرد

یک سره کتابخونه بود

دو هفته که گذشت با یک پوشه پر برگه اومد سمتم

راهم رو کج کردم

دوید جلوم

- سلام

حداقل بگذار حرف بزنم چرت گفتم بزن تو گوشم - سلام

می شنوم

- این جزوه های این دوهفته است واسه تمام کلاس هایی که بودم

-خب؟

 

#راحیل

#رنگ_های_آسمان

#رمان #دانشجویی #ایرانی