خدایا چه خوبه که هستی
چه خوبه که همیشه هستی
چو خوبه اختیار داریم و جبر نیست اما باز تو هستی
چه خوبه که مصلحت تو بالاتر از اختیار ماست
چه خوبه که حواست به اختیاری های ما هم هست
خدایا چه خوبه که هستی و چه خوبه که خدای منی
چه خوبه که هستی و هدایتم می کنی بی آن که طلب کرده باشم
راستی خدایا خسته نشدی از بنده ای چون من
اشتباه در پس اشتباه
خسته نشدی از پذیرش های دوباره و دوباره
خسته نشدی از فراموش کاری هایم
خسته نشدی که از سوی تو دور می شوم و سیلی خورده و زار به سویت باز می آیم
خدایا چه خوبه که هستی تا قلبم را در آغوش کشی و جانم را آسوده کنی و راهنمایم باشی به سوی خودت
خدایا چه خوبه که هستی تا در این نمکزار گناه دنیا آب حیاتی به من رسانی که سیرابم کند
چه خوب شد که تو هستی تا شر را که در لباس نیکان خود را می نمایاند نشانم دهی و حجابش برداری تا خود را نمایان کند
چه خوب شد که تو هستی تا دستم را بگیری که در چاه نیفتم
دست منی که آنقدر سر به هوا و بازیگوش هستم که هر کجا سربزنم
اما تو چه خوب خدایی هستی که این دخترک بازیگوش را در آغوش مهر می کشی و سپر می شوی که آزار نبیند و غلط نرود و احساسش را محافظت می کنی که تنهایی را نچشد و تاریکی او را فرا نگیرد
چه خوب خدایی هستی که اشتباهی های زندگی ام را پاک می کنی و خودت را میهمان تمام زندگی ام می کنی تا یادبگیرم درست زیستن را
چه خوب خدایی هستی هر چند که بنده ی خوبی نیستم
خدای خوب من بمان که بدون تو در این باتلاق زندگی لحظه به لحظه بیشتر فرو خواهم رفت

خدایا بمان
آغوش احساساتم ، لبخند شادی هایم ، مانوس غم هایم، محرم اسرارم
اصلا خدا فقط خدایم باش برایم کافی است


فاطمه سلیمی متخلص به آوا