قلم سرا

خط خطی های راحیل بانو

۶۸ مطلب با موضوع «خط خطی های راحیل :: نوشته های دل من :: دل نوشته» ثبت شده است

سینمای زندگی...

۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

مخاطب خاص من...



مخاطب خاص من سلام...
نمی دانم می دانی که چه اندازه عاشقت هستم یا نه...
ولی خوب می دانم که دوستدارانت زیادند...
نمی دانم چگونه حرف های دلم را به تو بگویم...
گاهی به مادرم می گویم، کاش الآن پزشک بودم تا با تو می آمدم.تنها با فهمیدن خواسته ام می گویند "چرند نگو،دیوانه شده ای؟"
اگر عاشق راه و رسم و مرام تو بودن دیوانگی است اعتراف می کنم که دیوانه ام.
مگر دیوانگی چیز بدی است؟تو دیوانه ی کسی هستی که بسیار قَدَر است و من دیوانه ی او و راه و رسم تو 
آه...
هرگاه که به تو فکر می کنم تنها شرمندگی برایم می ماند و اشتیاق وصال به محبوب تو
صفت زیبایی داری...مدافع حرم...
دفاع از حریم ولایت...
کاش من هم در کنار شما بودم...
شمشیری دیگر وجود ندارد که بگویم می خواهم در کنارتان شمشیر بزنم ولی می گویم کاش می شد در کنار شما تفنگ به دست بگیرم نه آنکه پیکر بی جانتان را به دوش بگیرم...
به تو غبطه می خورم...
کاش می توانستم کاری بکنم،کاش....
من تا رسیدن به تو و معشوقت فرسنگ ها راه دارم.تا رسیدن به معرفتی که تو سالها است جام ها از آن نوشیده ای،قرن ها فاصله دارم...
فاصله ی من و شما بسیار است به اندازه ی خورشید و زمین ، اما کاش این فاصله نبود.
براستی تو کیستی؟؟؟
دلم می خواهد آنقدر شجاعت داشته باشم که سپری برای ایمان باشم در برابر تلاطم های روزگار اما فکر باعمل متفاوت است.
پدرانت در هشت سال دفاع مقدس و لبنان سپر اسلام شدند تو هم اکنون سپر اسلام و پرچمداران آن شده ای در شام...
چرا....
مگر دیگران به تو چه سود می رسانند؟؟؟
آری تو نیازی به تقدیر و تشکر کسی نداری.امام حسین به پاداش حفاظت از حریم خواهرش تو را در آغوش خواهد کشید ای سرباز امام زمان....
میزبانت حسین دوعالم است ... 
خوشا به سعادتت....
می دانی ...
 همیشه قهرمان من بوده ای...
هرموقع که به گلزارتان می رسم، قلبم به تپش می افتدو لرزه های دلم را حس می کنم.قدم هایم سست می شوند.
زانوهایم زیر بار غم خم شده است
دلم می خواهد کسی نباشد ...
کسی نباشد تا برزمین بیفتم و از ته وجود گریه کنم،اما هرگز نمی شود .هربار بغضم را می بلعم هم چون گلوله ی آتش و نفسم بالا نمی آید.
بغضم بزرگ تر می شود وقتی فرزندت با دیدن ماکت پدرش به سویش می دود و با نیافتن تو در گریه هایش غرق می شود.
برادر می شود مرا با خود ببری؟؟
تاکی و تاکی باید پیکر تو و برادرانم را با گریه هایم بدرقه کنم و بر دست ها ببینم و ساکت بمانم
تا کی گوشه کنایه های به تورا بشنوم و سکوت کنم...
تاکی اشک هایم را فرو برم...
تاکی گریه ی دختر شیرینت را ببینم و سکوت کنم...
دلم دارد از درد و غم در آتش می سوزد اما نمی توانم حرف دلم را بزنم.
تا کی مسیر دانشگاه تا خوابگاه را با تو حرف بزنم....
می دانی از تمام ظواهر دنیا خسته شده ام...
از درویی اطرافیان خسته شده ام...
از دشمنی مردم باتو،راهت،معشوقت و فرستادگان او خسته ام...
خسته ام...
مرا با خود ببر...
شهادت آرزویم است،هرچند لیاقت ندارم...
دستم را بگیر...تورا به خدا دستم را بگیر...
شنیدم که بزرگی به عمویش می گفت شهادت برایم از عسل شیرین تر است.
شهادت چه طعمی داشت...؟
مطمئنا طعمش آن قدر شیرین است که پشت به دنیا کردی،از شیرینی شانه زدن به موهای دخترت گذشتی ،از شیرینی در آغوش کشیدن پسرت گذشتی...
دیگر نمی خواهم شکایت کنم...
دیگر نمی خواهم شکایت کنم از نا شایستگی پشت میز نشین هایی چند...
دیگر نمی خواهم شکایت کنم ازبی عدالتی ها و بی اخلاقی های به اصطلاح انسان ها...
دیگر نمی خواهم شکایت کنم از بی اهمیتی به ارکان اسلام .نه فقط حجاب که آن تنها پیداست،بلکه ارکانی که در بانک های مثلا اسلامی شکسته می شود علی رغم فتوای مراجع تقلید...
دیگر نمی خواهم شکایت کنم از هرج و مرج های بر سر قدرت که عده ای را به کام مرگ و نابودی می کشاند و به خاطر نفع خودشان جوانان را در جنگی بر علیه یکدیگر وادار می کنند و جوانان پرشور بازیچه ی دست عده ای می شوند و از زندگی جدا می مانند.
دیگر نمی خواهم شکایت کنم از احتکار سرمایه ها توسط عده ای چند که صرف عیاشی ها و خوشگذرانی ها می شود.
دیگر نمی خواهم شکایت کنم ازتاجرانی که برای سود خود عرق و رنج کارگر هم وطن خود را فراموش می کنند و کالایی بی کیفیت وارد می کنند با آنکه در کشور به فراوانی وجود دارد.
دیگر نمی خواهم شکایت کنم از تنهایی رهبرمان و عشق تو و محبوبت و اینکه چقدر کسانی که باید گوش به زنگ حرف های او باشند و در ظاهر به حرف او و در عمل بر حرف اویند.
دیگر نمی خواهم شکایت کنم از عالمانی که علمشان به جای نجات بخشی ، نابودی ملت را رقم می زنند.
دیگر نمی خواهم شکایت کنم از رشوه ها و ربا ها وغیره که فقیران را فقیر تر و اغنیا را غنی تر می کند.
دیگر نمی خواهم شکایت کنم از قدرت نشینانی که تنها به تکذیب گذشتگان می پردازند و بس...
برادر خسته شده ام...
مرا با خود ببر...

فاطمه سلیمی متخلص به آوا 
۷ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

خدا طور دیگری به تو نگاه می کند..... حواست هست؟؟؟؟



سلام دوستان

اصلا نمی خوام نصیحت کنم ، گفتم همین اول بگم

چند کلمه دوستانه می خوام گفت و گو کنیم

می دونید به نظر من درسته چادر یه ارزش بزرگه ولی چادر تنها حجاب نیست بلکه برترین حجابه

اما کاش ما خانم ها اگه چادر به سر می کنیم کاری نکنیم که لکه ی ننگی برای چادر مادرمون حضرت زهرا باشیم

تو این پست برعکس پست هایی که همه جا می بینیم که مخاطبش کسایی هستند که چادر را انتخاب نکرده اند،مختطب من اونایی است که چادر را انتخاب کرده اند

خواهر من، عزیز تر از جانم

تو زیبایی

حتی بیش تر از آنچه خود می پنداری

گمان نکن اگر چادر ب سر داری ،زیبا نیستی یا بهتر بگویم کسی زیباییت را نمی بیند،اصلا لازم نیست کسی زیباییت را ببیندتو چادر سر می کنی که تنهابرای خدا و محارمت زیبا باشی

چادر سر می کنی چون مردان کوچه و بازار لایق دیدن تو نیستند

چادر سر می کنی چون تو ارزشمندی و دستمالی نیستی کع از آن استفاده کنند و بعد از لذت و بهره دورت بیندازند

چادر سر می کنی تا بگویی کاری در جامعه نیست که اگر در شان زن باشد من نتوانم انجام دهم.آیا جمع آوری زباله ها و جوشکاری در بیابان در بالای ساختمان در شان منزلت توست یا پادشاهی کردن در کنار شوهری که به تو عشق می ورزد

تو کار کن با همین حجابت و پولش برای خودت،کسی مانع تو نیست یعنی حق ندارد که باشد

تو چادر سر می کنی تا بگویی یا حسین بن علی یا قمر بنی هاشم اکر برادرانم برای خواهرت غلامی می کنند و در رکاب امام زمان می جنگند ،من در جنگ  بزرگ تری شمشیر می زنم ، در جنگی که موجب حفظ برادرانم می شود ،جنگی که به دشمن می فهمانم دستش به من نمی رسد تا از من سوء استفاده کند و من ابزار دست آن نیستم

تو چادر سر می کنی چون ریحانه ای

حبیب خدایی

پس چرا چادرت را در زیرآرایش غلیظ صورت و موهای رنگ شده ذلیل می کنی ؟؟؟

چرا از چادرت برای جلب توجه بیشتر استفاده می کنی؟؟؟

چادر توری بدن نمای تو از مانتوی تنگ و ساپورت تو را جذاب تر نشان می دهد

خواهش می کنم ، التماس می کنم تا هنگامی که چادر به سر داری دوست پسر ، بوسه های خیابانی، دورغ و تهمت و بد اخلاقی،بدزبانی و غرور را کنار بگذار 

اول از همه با خودم هستم

ای فاطمه اگر تو چادر برسر داری حق نداری گناهی انجام دهی که چادر را لکه دار کنی،حق نداری گناهی کنی که غیر مسلمان را از اسلام بیزار کنی و حق نداری گناهی انجام دهی که کسی بگوید خدا را شکر که چادری نیستم

حق نداری با چادرت جلوه ی اسلام را خراب کنی

حواست باشد 

خدا طور دیگری به تو نگاه می کن

مادرمان حضرت حضرت زهرا به تو شکل دیگری نگاه می کند

حواست به خودت باشد


نویسنده فاطمه سلیمی متخلص به آوا 

۷ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

کمی منطقی بنگریم

گاهی مواقع ما در تفکیک مسائل دچار مشکل می شویم

همین می شود که در حال حاضر یک فاصله ی عمیق در جامعه کشیده شده و جامعه به دو جبهه ی مذهبی و غیر مذهبی تبدیل شده
یک سری از افراد مذهبی نما و یک سری از افراد بی خدای جیره خور دشمن اختلافی ایجاد کردند و بقیه بدون چشم باز  کردن همه را به یک چوب راندند
من یک خانم چادری ام اما دلیل نمی شود کسی که از نظر حجاب مشکل دارد را تخریب کنم و تمام خوبی ها و زیبایی های شخصیتی و استعداد هایش را نادیده بگیرم،که اگر چنین کنم واقعا جاهلی بیش نیستم که تنها ادعای مسلمانی دارد
و همین طور بلعکس
افراد با حجاب نه صرفا چادری هم نمی توان نادیده گرفت
این نادیده گرفتن ها باعث کشیده شدن مرزی می شود که افراد بد حجاب یا غیره مرز خود را کم کم از اسلام جدا کنند،در حالی که اکثگاهی مواقع ما در تفکیک مسائل دچار مشکل می شویم
همین می شود که در حال حاضر یک فاصله ی عمیق در جامعه کشیده شده و جامعه به دو جبهه ی مذهبی و غیر مذهبی تبدیل شده
یک سری از افراد مذهبی نما و یک سری از افراد بی خدای جیره خور دشمن اختلافی ایجاد کردند و بقیه بدون .شم باز کردن همه را به یک چوب راندند
من یک خانم چادری ام اما دلیل نمی شود کسی که از نظر حجاب مشکل دارد را تخریب کنم و تمام خوبی ها و زیبایی های شخصیتی و استعداد هایش را نادیده بگیرم،که اگر چنین کنم واقعا جاهلی بیش نیستم که تنها ادای مسلمانی دارد
و همین طور بلعکس
افراد با حجاب نه صرفا چادری هم نمی توان نادیده گرفت
این نادیده گرفتن ها باعث کشیده شدن مرزی می شود که افراد بد حجاب یا غیره مرز خود را کم کم از اسلام جدا کنند،در حال که اکثر ما و در ابتدا خودم قسمتی از احکام اسلام را ممکن است به خوبی انجام ندهیم ،زیرا که ما معصوم نیستیم ،ولی به علت پنهان بودن نمایان نیست،اما احکام ظاهری مثل حجاب به چشم می آید
این نادیده گرفتن ها موجب می شود تعدادی افراد از قشر افراد چادری نیز به انزوا کشیده شوند و گمان کنند چادر محدودیت کامل است و راه رهایی را در ترک حجاب ببینند
من کاملا با این شعار که می گوید حجاب محدودیت نیست مصونیت است مخالفم چرا که همواره محدودیت مصونیت به دنبال دارد و گرنه می شود مثل جامعه ی غرب که محدودیت های خیلی از مسائل مهم من جمله محدودیت های جنسی را برداشتند و دیگر مصونیتی برای زنان باقی نماند.حال به آن ها که بنگریم زن آزاری ، فروش و اجاره ی زن ها ، هم جنس گرایی و ازدواج با حیوانات امری طبیعی برایشان جلوه می کند
من با همین چادر صخره نوردی می کنم ، کوه نوردی می کنم،تحصیل می کنم،نویسندگی می کنم ،رانندگی می کنم و خیلی کار های دیگر
قبول دارم هوا گرم  است،بعضی کارها را نمی توان انجام دادو غیره اما همواره در محدودیت هاست که نبوغ انسان به چشم می آید و از خطرات دور می ماند
مثلا در تحریم بود که بسیاری از اقلام و دارو ها و ادوات جنگی و ماهواره ها پا به ایران گذاشتند با خلاقیت جوان ها،واگر دخالت دنیا در ایران محدود نبود الان هیچ یک امنیت لازم را نداشتیم هدفی که با آن جنگ 8 ساله به راه انداختند ، ترور کردن ،فتنه سبز به راه انداختند،تحریم کردند و غیره
بیاییم در زندگی مسائل فرعی را بزرگ نکنیم
بیاییم موجب رشد و گسترش اصل های اسلام بشوییم فرعیات کم کم ترمیم می شوند
بیایید تعصبات جاهلانه و جبر گونه را کنار بگذاریم و از در منطق به اسلام وارد شویم آن هنگام با اطمینان می گویم که هر کس به اندازه ی ذره ای از گرد و غبار منطق داشته باشد ، اسلام را به طور کامل در آغوش می کشد 
کمی برای حفظ جامعه و مردممان تلاش کنیم ، نشستن و گفتن و نوشتن تنها کافی نیست
کمی جهاد کنیم
جهاد صرفا تنفگ بر دست گرفتن و زخمی شدن و شهید شدن نیست
کمی از راه درست جهاد فرهنگی کنیم
حتی اگر دستمان خالی از اسکناس است با فکرمان ، حرفمان و رفتارمان حتی با یک لبخند جهاد فرهنگی کنیم
یاعلی مدد



نویسنده فاطمه سلیمی متخلص به آوا


۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

هیس!!!تنها یک دقیقه بیندیشیم 🙈🙉🙊



آیا لیاقت ما بازیچه بودن و مترسک بودن در دست دشمن است که ما را به هر طریقی برقصاند؟؟؟؟؟

خانما ، خواهرا ، خوشگل خانما تنها قبل از انجام کارهایمان 1 دقیقه بیندیشیم .... آیا کار ما و راه ما چیزی است که خدا می خواهد یا چیری که دشمن می خواهد

هیچ کس حق قضاوت ما را ندارد

ولی آیا خودمان هم حق قضاوت در مورد خودمان را نداریم؟؟؟ 

کمی باخودمان صادقانه حرف برنیم

آیا لیاقت من مترسک بودن در دستان دشمن است یا مادر بودن و خلیفه ی خدا بودن در زمین....؟؟؟

تنها خودمان از خودمان بپرسیم و پاسخ دهیم

هیسسسسسس 🙈🙉🙊

1دقیقه فقط خودمان و خودمان......

۷ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

عزیز تر از پدر



در این چند روز گذشته رهیر با دانشجویان دیداری داشت به یاد ماندنی برای کسانی که آنجا حاضر بودند

دانشجویان سر از پا نمی شناختند و گویی عزیز تر از پدر دیده اند که آری عزیز تر از پدر است

ما دانشجویان از هر نقطه ی ایران چه به زیارتت آمده باشیم و چه تنها عکس تو را دیده باشیم نور وجودی تو آنقدر هست که عاشقت باشیم

ما همه در روز قدس اثبات کردیم که ایستاده ایم 

ایستاده ایم پای حرف تو ...

ایستاده ایم پای قول تو...

و ایستاده ایم تا با اشاره ی انگشتت جهادی به پا کنیم و جان را نثارت کنیم

ایستاده ایم تا مشتی کوبنده باشیم بردهان دشمنانت

ما ایستاده ایم تا هرجا که باشد حتی به شرط شاهرگ گردن ...

۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

خط خطی های شب بیست و سوم

امشب آخرین شب است

ومهمان سه امام زاده ام

امشب محتمل ترین شب است و دل من پر هیجان تر

امشب آخرین قدر است

و چشمانم گویی می خواهند بیشتر قدر بدانند آخرین قدر را

امشب جانم شعله می کشد و ذوب می شود و از گوشه ی چشمانم به آرامی رها می شود

بگذار راحت بگویم بغض جامانده ام را...

امشب تنهایم

تنها به آن مفهوم نه ، که اطرتفم پر است از آدم ها

و تنها به مفهوم دل نه ، که خانواده ام دل مرا در آغوش پر مهر دعاهایشان می فشارند

خدایا تنهایم از آنجهت که هنوز تو را آنگونه که تو شایسته ی آنی حس نمی کنم

وحتی آنگونه که خودم می خواهم تو را نمی یابم

می دانم که مشکل از آینه ی زنگار بسته ی دل من است نه از عظمت وجود تو

می دانی....

وقتی همه جا تاریک شد ....

وقتی چادر را حفاظی کردم بر اشک هایم ، تا فقط تو در آن شریک باشی...

دلم می خواست دست تو صورتم را نوازش کند ....

دلم می خواست تو چادر از رویم بکشی...

مرا در آغوش گرم خود بگیری...

عاشقانه بگویی...

بنده ی من ... با اینکه گناه کاری تو را می بخشم...

می دانم همه ی اینها را می گویی 

اما مرا چه به شنیدن صدای حق

کاش گوشم صدای تو را می شنید و چشمم نور وجود تو را می دید

خدایااین آخرین شب است . دست خالی مرا این چنین خالی برنگردان که از جود و کرمت بدور است

وقلب خالی مرا بدون نور وجودت باقی نگذار که این شب در گذار است و شاید مرا تا قدر بعدی فرصتی باقی نباشد

خدایا العفو


فاطمه سلیمی متخلص به آوا 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

از علی یاد بگیریم در مقابل دشمن سازش وجود ندارد


امشب از علی یاد بگیریم 

یاد بگیریم ایستادگی و آزاد مردی را

یادبگیریم زیر بار ظلم نرفتن را

یاد بگیریم چون معاویه ای سازش ناپذیر است

یاد بگیریم با دشمن نباید بیعت کرد چرا که تا تغییر نکنند دشمن باقی می مانند تنها ظاهرشان متفاوت می شود

یاد بگیریم برای احقاق حقوق مظلومان عالم دفاع کنیم

یاد بگیریم برای حفاظت از ولی خود از خود بگذریم و بی چون و چرا مطیع رهبر و ولی امرمان باشیم که علی در جایگاه پیامبر برای حفظ جان ایشان خوابید اما ما چه کردیم با عکس معمار انقلاب در زمان فتنه

یادبگیریم علی وار زیستن و علی وار مردن را تنها به قرآن نهادن به سر تکیه نکنیم ، گریه بر ائمه تنها کافی نیست،کمی فکر کنیم

اگر می خواهیم ابن ملجم زمان نباشیم کمی فکر کنیم و برای اثبات مردانگیمان از امام زمان و نائبش و راهشان دفاع کنیم

کمی به ذات خود برگردیم و بیندیشیم

فاطمه سلیمی متخلص به آوا  

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

غیرت حیدری یعنی این.....



تو اون اوضاع جنگ تو روزای اول ورود بعثی ها به خرمشهر جنازه ی یک دختر می افته دست دشمن و بعثی ها جنازه را به یک تیرک می بنند که بلند بوده و دقیقا مقابل چشمای جونای رزمنده

تکاور های نیروهای زمینی ارتش این بی حرمتی را به جنازه ی ناموسشون تاب نیاوردند

سه نفر برا آوردن جنازه شهید می شوند

این یعنی غیرت

این یعنی غیرت حیدری که یه جوون دیگه از جنس زمان ما برای محافظت از ناموسش جلو چشمای ما پرپر شد

واین یعنی بی غیرتی محض که ما قدر خونشون را ندونیم

این یعنی بی غیرتی که ما بی توجه به اطرافمون زندگی کنیم

این یعنی بی غیرتی که پول بگیریم و تو فتنه ی اجنبی شرکت کنیم یا این که چشممون را ببندیم و با اونا همراه بشیم تا هنین جوونای از گل زیبا تری که برای ما جان خوپشون را به خطر می اندازند را تو هنگام پاسداری از راه ولایت بزنیم و بکشیم و مجروح کنیم چرا که دارند درست عمل می کنند 

و این نهایت بی غیرتی است که فرزندان شهدای عزیزمان را ، جانبازان گرامیمان را ،رزمندگان خوش غیرتمان را و حتی خودشان را مورد آماج حرف هایی دل آزار و تهمت هایی ناروا قرار دهیم ،این نهایت بی غیرتی است

فاطمه سلیمی   متخلص به آوا 

۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

امشب همه یک صدا داشته باشیم



امشب... اولین شب قدر است....بیایید تنها یک شب فقط برای فرج مولا دعا کنیم...

فقط یک شب از سه شب قدر ...

دو شب مال خودتان یک شب همگی دست به دعا شویم که آقا دیگر بس است دوری تو

خود را به ما رسان

که اگر تو خود را به ما نرسانی ، ما هیچگاه به تو نمی رسیم...

بیایید تمام اشک ها را امشب فقط برای فرج او خرج کنیم

تمام دست ها را فقط برای فرج او به آسمان بلند کنیم

تمام قرآن ها را فقط برای خواستن فرج او وبر سر بگذاریم

تمام ائمه فقط برای فرج او واسطه قرار دهیم

فقط یک شب مخلصانه با قلبی آکنده از فقر و نیاز و غم فقط او را طلب کنیم

بیایید پیمانی دوباره ببندیم امشب و بیعتی دوباره با مولا

که ای مولای ما ، ما آن کوفیانی نخواهیم بود که نامه نوشتند و هنگام عمل کنار کشیدند...

پیمان ببندیم که سربازی باشیم برای ولایت ، برای آقا ، برای منجی پسر بانوی دو عالم که دنیا به خود ندیده باشد

بیایید پیمان ببندیم که سرباز واقعی باشیم،تسلیم تسلیم،بدون چون و چرا همچون علمدار کربلا

بیایید یک شب و تنها یک شب منتظر واقعی باشیم.....



این پیام را به هر کسی که می شناسید ارسال کنید تا همگی امشب یک صدا بخواهیم فرج مولا را ، امید که این جمعه آخرین جمعه ی بدون مولا باشد......

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️