قلم سرا

خط خطی های راحیل بانو

مادر

مادر

قطره اشکی افتاد

شاپرک رقصان گفت

دل لرزان زمان است که میریزد چند

گفتمش دل لرزان زمان؟

شاپرک گفت که این اشک ز رخ روح جهان است عزیز

گفتمش روح جهان کیست

 بگو زود به من

گفت آن است که شب تا به سحر بیدار است

که مبادا نکند پاره کسی خوابت را

و ز دوری رخت الان هم

غرق در اشک و غم است عالم را

برو و روی بنه بر دستش 

و ببوسش یک چند

بنشان یک شکر خنده به رویش اینک

که جهان فرش قدم های همان مادر توست


نویسنده : فاطمه سلیمی    متخلص به آوا 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️
گاهی دیدن عکس شهدا لازم است

گاهی دیدن عکس شهدا لازم است

شهید گمنام


دیدن پیکر های به خون غلتیده و آرمیده ی آن ها لازم است …

گاهی لازم است دیده شود آن که در قنوت نمازش عاشقانه و عارفانه پر می کشد …

گاهی دیدن عکس شهدا لازم است …

شاید شرمندگی از خون آن ها و معصومیت و مظلومیتشان ، وجدان بعضی را بیدار کند…

ای وجدان من ، آیا بیداری ؟؟؟

آیا می شنوی فریاد ها را ؟؟؟

آیا می بینی آنچه را که ناپسند است و پسندیده می خوانند و بدان افتخار می کنند ؟؟؟

ای وجدان من ، اگر خوابی لحظه ای بیدار شو …

بیدار شو و خود را از این ورطه ی غفلت بیرون کش که این جا ، جای وجدان های خاموش است و جای روح های خاکمال شده …

بیدار شو …

بیدار شو و ببین آنچه می گویم و نمی گویم…

می بینی چه زیبا باطل را حق و حق را باطل جلوه می دهند !!!

می بینی چگونه مردم را در عین هدایت به بی راهه می کشند !!!

می بینی مقاصد خود را چگونه به دین و انقلاب نسبت می دهند !!!

می بینی چگونه حرام را حلال کرده و حلال را حرام می کنند !!!

آیا تو واقعا می بینی چگونه حرف های نه ائمه و پیامبر که در آن زمان نبودیم ، حرف هایی که خیلی نزدیک تر گفته شده ، همان حرف های معمار کبیر انقلاب را نادیده می گیرند و تحریف می کنند ؟؟؟

مگر نه آنکه امام خمینی (ره) گفتند آمریکا شیطان بزرگ است و رهبر ملت ایران ، امام خامنه ای گفتند ما به آمریکا اعتماد نداریم…


پس چگونه است که شیطان را در آغوش می کشند و با آن دست می دهند ؟؟؟


می بینی …

پس چشم باز کن …

چشم باز کن ، نه چشم سر …

چشم بصیرت باز کن …


آیا می بینی که گرگ ها در لباس میش در آمده اند و پنجه های خونینشان را در توده ای پنبه کرده اند و پیش آمده اند ؟؟؟

می بینی آن هایی را که به ظاهر و برای خودنمایی ، چه راحت با پنجه های گرگ دست دوستی داده اند و چه راحت همه را و همه را رها کرده اند برای آنچه می خواستند ، به کام خود و به اسم بقیه

می بینی دنیا چه شده ؟؟؟

رهبر حرف از انتقاد می زند ، در دانشگاه ها تریبون آزاد برپا می شوند

رهبر می گویند دانشجو ، دانشجویان سر می دهند به پای حرف رهبرشان.

رهبر می گویند دانشجو باید مشارکت کند ، جوانان امید این سرزمین اند و جوانان به راحتی در جلوی ایشان از همه چیز دم می زنند و انتقاد می‌کنند ، انتقاد سازنده .

نه مثل آنان که به این دولت و آن دولت ، این کار و آن کار  انتقاد می کنند ، بی هیچ جایگزین و پیشنهادی .


ببین و یادبگیر ای روح من ، وجدان من و ای عقل من …

تو که می دانی وقتی دیدار صمیمی مقتدا و دانشجویانش است ، چقدر ارام می شوم که آری ، کسی هست که واقعا می بیند و حرف ما را شنود و چقدر به آن دانشجویان غبطه می خورم

اما ببین کسانی که بی اعتقاد فقط بر حسب ظاهر دم می زنند که انتقاد کنید ، چگونه معتقدین را سرکوب می کنند !!!

می بینی بعضی چگونه ملت ما را کوچک می شمارند و عزت یک ملت را زیر زانوهایشان روی زمین در مقابل یک نالایق خورد می کنند در حالی که یک ندی رهبر زمین و زمان را به لرزه در آورده و بر تنشان لرزه می افکند

می بنینی چه مقتدایی داری …

می بینی چه رهبر فرزانه ای داری …

می بینی چه گرگ هایی در پی اویند …

و می بینی چه نقشه هایی برایش می کشند ؟؟؟

پس ببین و بشنو سخنانش را ، بشنو رهنمود های هدایتش را که اوست نایب بر حق که کشتی انقلاب را به مقصد، هدایت می کند…

 

نویسنده : فاطمه سلیمی    متخلص به آوا

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️