قلم سرا

خط خطی های راحیل بانو

۴۵۸ مطلب با موضوع «خط خطی های راحیل» ثبت شده است

برداشت آزاد بند سیزدهم

وقتی عمو و دخترعموهایش می خواستند بروند تقاضا کرد بمانند و بازی کنند وبعد به گریه نشست وقتی از او علت را پرسیدم گفت عمو صالح قول داده بود با من بازی کنه خودش قول داده بود.دیگه تا چند وقت اونا را نمی بینم ونمی تونم بااونا بازی کنم .

💙 چرا ما به بدقولی عادت داریم ؟؟؟شاید گمان می کنیم مردم نمی فهمند یا آنقدر سرگرم روزگارند که اهمیتی به قول های ما می فهمند. اشتباه است مردم می فهمند وگرنه بعد از چهار سال ریاست یا نمایندگی مردم کس دیگری را انتخاب نمی کردند.

بد قولی منتخبین برآمده از شعور و شخصیت آنها است.واقعا نمی دانم چرا اگر نمی توانند کاری را انجام دهند چرا قول می دهند ؟؟؟

شاید شما هم دیده باشید که برای مردم فریبی قول هایی می دهند که در حیطه ی کاری آنها نیست و در قبال بد قولی هایشان بهانه می آورند که ما می خواستیم انجام دهیم مانع شدند...

نمی دانم مردم را چه فرض می کنند ... در این زمان ما باید هوشیار باشیم و حیطه ی کاری منتخبینمان را بدانیم تا با قول های انتخاباتی بیارزش گول نخوریم.

درب ارتباط با آمریکا با کلید باز شد اما چه سود که درب نیروگاه هسته ای را باهمان کلید بستند و کلاهی به سر کشور کشیدند که بیرون آکدنش هزینه ای هنگفت نیاز دارد و تقریبا جبران نا پذیر است

باید آگاهانه تر تصمیم بگیریم تا درپایان دوره پشیمان نشویم 

همه و همه هرکس در مسند قدرت بنیشد دچار اشتباه می شود چه دولت دهم باشد چه یازدهم ،دوازدهم و الی آخر

مهم آن است که که اشتباهی جبران نا پذیر نکنیم...

کاش مسئولان کمی به جای حذب و حذب بازی دست به دست هم می دادند و از ایده ها و توانایی بقیه استفاده کنند . اصلاح طلب و اصول گرا فرقی ندارد مهم آن است که از خط و مشی اسلام دور نشوند و منفعت خود زا بر منفعت ملت ترجیح ندهند


۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

برداشت آزاد بند دوازدهم

با اینکه هنوز نمی دانست کدام لبه ی کارد برنده است می خواست خودش خیار را پوست بکند ، می گفت من هم بلدم مثل باباجون من هم می تونم

💙 چرا بعضی از ما از انجام کارهای جدید می ترسیم.ما می توانیم از پس انجام هر کاری برآییم،حتی برای اولین بار چه کسی با علم به دنیا می آید ؟؟این علم موجود مگر از آغاز بوده؟؟؟مگر انسان به همراه تمام این دستگاه ها آفریده شده؟؟؟

نه کسی برای اولین بار آنها را ساخته است . پس ماهم برای اولین بار می توانیم کاری کنیم. چرا همیشه منتظر این باشیم که کسی بلند شود و شروع کند تا دنباله رو آن باشیم.خودمان دست به زانو بگیریم ، یاعلی بگوییم و آغاز کننده راهی شویم نیکو.

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

برداشت آزاد بند یازدهم

عکس با هم زیاد گرفتیم اما او ژست نمی گرفت و به دوبین نگاه نمی کرد به جای دوربین تصویر خودمان را می دید برایش خودمان مهم تر از دوربین بود . برای عکس از خوردن و شیطنت دست بر نمی داشت،همان گونه در حال حرکت عکس می گرفت

💙 بعضی از ما تنها ژست می گیریم.ژست مذهبی بودن ،ژست به فکر مردم بودن،ژست مدیر بودن،ژست مهندس بودن،ژست دکتر بودن،ژست نماینده بودن،ژست رئیس جمهور بودن،ژست شهردار بودن وغیره. کاش گاهی درآینه نگاهی به خودمان می کردیم و به جای آن که ببینیم مردم چه می خواهند ببینند یا آنکه به نفع مان است که چه ببینیم،کمی خود واقعیمان را ببینیم.کمی به جای ژست گرفتن مطلق به وظایف ژستمان هم بیندیشیم.کمی فکر کنیم ملتی که مارا با این ژست می شناسد چه انتظاری دارد و یا اینکه وظیفه ی ما در قبال آنها چیست؟؟؟

کاش کمی از خودنمایی و خود بینی دور می شدیم وکمی واقعیت ها را می دیدیم.چه فرقی می کند دکتر باشیم ، مهندس یا  وزیر و سفیر و رئیس جمهور ،وقتی وظیفه ی خود را به خوبی انجام ندهیم ، وقتی کاری را نمی توانیم انجام دهیم از آن تفره رویم و اگر کسی می خواهد آن کار را انجام دهد مانعش شویم . شاید ما مقام داشته باشیم ،شاید پول داشته باشیم اما اگر مفید نباشیم چه سودی دارد . یک رفتگر اگر چه پول ندارد ،مقام ندارد اما عزت دارد وحداقل به وظیفه اش درست عمل می کند وگرنه ما در زباله هایی که خود آگاه  در کوچه خیابان های شهر پراکنده می کردیم مدفون می شدیم.حال اگر کار هایی راکه باید هر یک از ما در جامعه می کردیم و انجام نداده ایم و یا اشتباه انجام داده ایم را به زباله تبدیل کنیم باید گفت که مدت هاست در زباله های خود مدفون شده ایم.

چرا برای خوش آمد دیگران دست و پا می زنیم ، مذاکره می کنیم ،صلح می کنیم، حرف می زنیم، تفره می رویم و نادیده می گیریم .کمی به خود بازگردیم و برای خدا کار کنیم .اگر ذره ای از این بیشتر برای خدا درست کار کنیم کشور از چیزی که هست صد ها برابر بیشتر پیشرفت می کند

کمی خودمان باشیم نه ژشت های درون عکس هایمان


فاطمه سلیمی متخلص به آوا 

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

غرض از مزاحمت پیچوندن گوش مخاطبان

سلام

غرض از مزاحمت پیچوندن گوش مخاطبان




خوب یه راست می رم سر اصل مطلب

بیشتر شمایی که این مطلب را می خونید و حتی خود من ،عادت داریم موبایل یا تبلت را تو دست بگیریم و لم بدیم توی تخت و فقط باچشم مطالب جالبی که به چشم می آیند یا لازمه که بدونیم را دنبال می کنیم

وای که اگه از ما بخواهند نظر بدیم یا نقد کنیم یا پیشنهاد بدیم

اون موقع است که دنیا زیبا و عالی می شه و همه می گیم خوبه مشکلی نیست در واقع حوصله نداریم حرف بزنیم

اما وقتی کار از کار گذشت همه می گیم من گفتما کسی گوشش بدهکار نبود


مخاطبان گرامی با تمام این وجود من خیلی خوشحال می شم شما حتی لم داده تو تخت یا روی مبل یا کنار اتاق به پشتی وب من را دنبال کنید

اصلا لازم نیست به خودتون زحمت بدید نظر طولانی بدید من بهمون «خوب بود»هم راضی هستم😊😊البته اگه نقد کنید ، پیشنهاد بدید ، طومار بنویسید یا هر چیز دیگه کلی ذوق می کنم و بیشتر خوش حال می شم

ولی آسون ترین کاری که می تونید بکنید اگه خیلی خسته اید و حال ندارید،می تونید همون طور که دارید با انگشت مبارک این صفحه را بالا پایین می کنید رو شکلکه یک فلش سبز رو به بالا است انگشت بزنید😊😊

نترسید اثر انگشتتون محرمانه پیش ما می مونه


خوب دیگه خداحافظ

۴۱ نظر موافقین ۲۵ مخالفین ۲
راحیل بانو🤷‍♀️

برداشت آزاد بند دهم

ماشین ها باهم مسابقه می دادند و به خط پایان می رسیدند اما هرگز به هم آسیب نمی رساندند و همیشه حمایت می شدند تا از میز به زمین پرتاب نشوندو به دره نیفتند

💙 چرا بعضی از ما نمی خواهیم درک کنیم که موفقیت دیگران باعث شکست ما نمی شود و شکست آنها باعث موفقیت ما نمی شود.چرا قبول نمی کنیم گاهی دیگران بیش از ما لیاقت این مسند و قدرت را دارند و مفیدتر از ما هستند و بهتر است کمکشان کنیم و حامیشان باشیم نه سد راهشان

چرا بعضی از ما ناجوانمردی را زرنگی حساب می کنیم وگمان می کنیم ناعادلانه برنده شدن در رغابت از جربزه ی ما است

چرا بعضی فکر می کنند یا باید خودت موفق شوی و یا جلوی موفقیت دیگران را بگیری....

چرا بعضی وقت ها یادمان می رود که خدا نظاره گر ما است و اگر پا در مسیر درست بگذاریم توسط او بسیار حمایت می شویم به طوری که نیازی به بیگانه نداریم... چرا یادمان می رود و مسیر اشتباه و به اصطلاح خودمان میانبر را انتخاب می کنیم ؟؟؟


فاطمه سلیمی متخلص به آوا 

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

هیس!!!تنها یک دقیقه بیندیشیم 🙈🙉🙊



آیا لیاقت ما بازیچه بودن و مترسک بودن در دست دشمن است که ما را به هر طریقی برقصاند؟؟؟؟؟

خانما ، خواهرا ، خوشگل خانما تنها قبل از انجام کارهایمان 1 دقیقه بیندیشیم .... آیا کار ما و راه ما چیزی است که خدا می خواهد یا چیری که دشمن می خواهد

هیچ کس حق قضاوت ما را ندارد

ولی آیا خودمان هم حق قضاوت در مورد خودمان را نداریم؟؟؟ 

کمی باخودمان صادقانه حرف برنیم

آیا لیاقت من مترسک بودن در دستان دشمن است یا مادر بودن و خلیفه ی خدا بودن در زمین....؟؟؟

تنها خودمان از خودمان بپرسیم و پاسخ دهیم

هیسسسسسس 🙈🙉🙊

1دقیقه فقط خودمان و خودمان......

۷ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

برداشت آزاد بند نهم

با هم ماشین بازی که می کردیم در نگاه او هیچ ماشینی با دیگری نباید تصادف می کرد به زندان می افتاد . وقتی داشتم با ماشین های او تصادف می کردم ماشین ها را به هوا بلند می کرد که مبادا آسیب ببینند

💙 چرا ما کمی به خودمان و دیگران توجه نمی کنیم.این همه جرائم رانندگی و زندانی های تصادفات و غیره برای چیست

خجالت آور نیست کشوری با این فرهنگ غنی و کهن و مردمی فهیم این همه بی نظمی و قانون شکنی و تصادفات داشته باشد؟؟خجالت آور نیست که بیشترین  میزان مرگ و میرش در تصادفات باشد؟؟؟؟اگر تمام افرادی که در تصادفات کشته اند را سازماندهی کنیم و برای دفاع به فلسطین بفرستیم بی شک در چند روز تمام اسرائیل را نابود می کنند

خجالت آور است که هنوز پس از این همه سال مترو سواری پایتخت نشین ها ، هنوز به محض ایستادن مترو همه به داخل هجوم می برند و اجازه ی پیاده شدن به کسی نمی دهند

راستی خدارا شکر که واگن بانوان را به کل جدا کردند ...چه افتضاحی بود قبل از جداشدنشان .واقعا خجالت آور بود که نوشته ی ساده ی واگن مخصوص بانوان را نمی توانستند بخوانند و وارد می شدند، البته وارد شدن به کنار اصلا مسئله ای نیست مهم آن است که با ورود مزاحمت هم برای بعضی ایجاد می کردند... که البته خدارا شکر این قبیل آدم های بی ملاحظه کم هستند و انگشت شمار

خدارا شکر که هنوز عده ی کثیری از مردان ایرانی هنوز غیرت دارند. آنقدر که از ناموس هم وطنانشان با جان خود محافظت کنند

خدا شهید علی خلیلی ،شهید امر به معروف  را قرین رحمت خویش قرار دهد


فاطمه سلیمی متخلص به آوا 

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

برداشت آزاد بند هشتم

هنگام بازی با تبلت من هرگاه یک بازی را یاد می گرفت می گفت خوب یه بازی دیگر تا اینکه به کارتون سازی رسیدیم ، دیگر  نگفت بازی دیگر هر چه من خواستم بازی دیگری بکنیم دوباره می گفت خودمون کارتون بسازیم ، باهم صحنه و شخصیت انتخاب می کردیم داستان می ساختیم و به جای شخصیت ها حرف می زدیم و در پایان خودمان آن را تماشا می کردیم و می خندیدیم و می خندیدیم

💙 ما هم باید علم را از کشور های دیگر بگیریم ، آنها را فرا بگیریم و بومی کنیم و سپس به دنبال علمی جدید برویم

اما همه ی نیاز بشر و همه ی علم ،همین چیز های موجود نیست بسیار فراتر از این است که بشر تا کنون به دست آورده پس ماهم باید شروع کنیم .البته جوان تر ها شروع کرده اند کارتون های خود را ساخته اند تنها منتظر دیده شدن هستند

باید کمی نبوغ آنها را حمایت کنیم،باید حمایت کنیم تا برخوردار شویم از حضورو نبوغ و جوانیشان.وگرنه کسانی دستگیر آنها می شوند و آنهارا در اختیار می گیرند که باید محتاجانه منت کشی کنیم تا از نبوغ جوان خودمان بهره ای خرد ببریم

چرا ... چرا به این فکر نمی کنیم که اگر تمامی طرح ها و ایده های قابل اجرا ومفید را حمایت کنیم از فروش آنها چه درآمدی کسب می کنیم ، یا اینکه چقدر از کشور های دیگر بی نیاز می شویم، حتی فراتر از آن می توانیم به قطب صنعتی جهان تبدیل شویم

چرا هیچ خیری مثل ادیسون پیدا نمی شود که موسسه ی نبوغ بزند و ایده داران پیر و جوان را در کنار متخصصان جمع کند برای ساخت ناممکن ها...


فاطمه سلیمی متخلص به آوا 

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

اینجا ایران است....

چند دقیقه پیش تو تلگرام به یه پست برخوردم عالی بود 

فک کردم خال از لطف نباشه که اینجا هم بفرستم




با خیال راحت بخوابید! اینجا ترکیه نیست! عراق و سوریه و یمن و فلسطین و افغانستان و ... نیست! اینجا "ایران" است و 'آقا' دارد!

۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️

برداشت آزاد بند هفتم

بخشنده بود وقتی از کیف صورتی زیبایش سوال کردم و چیزی که در آن است بلافاصله کتاب های داستانش را بیرون آورد و شروع به خواندن آنها برای من کرد ، خواند نمی دانست و لی می گفت بلدم چون برای او ظاهر و باطن یکی بود برایش ظاهر کتاب و تصاویر آن حکم نوشته هارا داشت و با نگاه به آنها همه را می خواند

💙 نه مثل ما که به مادیات چسبیده ایم وحتی حاضر به کمک کردن به کودکی رها شده در خیابان نیستیم

حاضر نیستیم اندکی از مالمان را خرج همسایه ای بکنیم که محتاج لقمه ای نان است

کسانی دیگر در جبهه های جنگ اسلام علیه کفر می جنگند و ما دادمان به آسمان است که چرا ما در کشور های دیگر می جنگیم 

کمک و بخشندگی تنها با پول نیست گاهی تنها لبخندی بخشش است و گاهی جان

گاهی باید جان ببخششی تا دیگران در آرامش باشند مثل کاری که نظامیان این کشور هر لحظه و هر ساعت در حق ما می کنند

گاهی جان و مال و وقت خودت را می بخشی همانند کاری که رهبر ما می کنند بی مزد و چشم داشت خود را وقف ما مردم می کند آیا قدر می دانیم وجود مبارکش را؟؟؟

در ظاهر قضایا مانده ایم .درمسئله ی هسته ای کورکورانه حرف دشمنی خون آشام و قدیمی را باور کردیم و درب آزمایشگاه ها و نیروگاه های هسته ای را بستیم راکتور ها را نابود کردیم و قلب آن هارا از جای درآوردیم . طوری تجهیزات را در بتن مدفون کردیم که گویی هرگز آنها را نداشته ایم و هرگز برای آنها شهیدی نداده ایم.کسی به فکرش نرسید این ظاهر دشمن است که قرار داد می بندد و دست می دهد گمان کردیم ظاهر را بلدیم اما در خواندن باطن بیسواد بودیم و قادر به درک آن نبودیم

باطن دشمن در پشت میز مذاکره نبود بلکه در کاخ سفید در حال عروسک گردانی بود.در فکر چگونگی دور زدن  جهان بود در فکر اینکه چگونه علم ملتی را نابود کند و دست آورد ملتی را مدفون کند و همواره وابسته...

 و ما چه احمقانه خواندیم تنها ظاهر قضیه را ....چه احمقانه.....

و چه احمقانه دل خوش کرده ایم هنوز به مذاکره ای سوری که تنها برای بستن دهان ملتی مدعی بود که به دنبال عدل می گشت

چه احمقانه بدون دانستن  باطن به ظاهر دل خوش شدیم....


فاطمه سلیمی متخلص به آوا 

۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
راحیل بانو🤷‍♀️